بیخدایی با تئیسم چه فرقی دارد؟

پرسش:

بیخدایی چیست؟ تفاوت میان بیخدایی و تئیسم چیست؟

 

پاسخ:

تئیسم، در معنای وسیع کلمه، باور به وجود دست کم یک خداست. برخلاف آن بیخدایی است: در تعریف وسیع کلمه، بیخدایی به معنای فقدان باور به وجود هر خدایی است. البته بر سر تعریف بیخدایی قدری اختلاف نظر وجود دارد. جالب توجه است که بدانیم که این اختلاف نظر ها بر سر تعریف بیخدایی عمدتاً میان تئیست هاست- خود بیخدا ها بر سر معنای بیخدایی توافق دارند.

 

مسیحیان، مخصوصاً، بر سر تعریف مورد استفاده ی بیخدا ها جدل می کنند و تأکید دارند که معنای بیخدایی متفاوت از آن چیزی است که بیخدا ها می گویند. به نظر آنان، بیخداانکار وجود هرگونه خدایی است؛ و اغلب به دلایلی غریب از فقدان باور به وجود خدا غفلت می کنند – این تعریف را می توان، در بهترین حالت، به اگنوستیسیم نسبت دارد که در حقیقت می گوید معرفت به وجود خدا ممکن نیست.

 

اما معنای وسیع بیخدایی دقیق تر است.

 

برخی بیخدا ها تا انکار وجود برخی یا همه ی خدایان پیش می روند (که تعریف محدود بیخدایی است)، اما همه ی آنان چنین نمی کنند، و به هیچ وجه لازم نیست کسی منکر وجود خدا باشد تا بتوان او را بیخدا خواند. شاهد این مدعا لغت نامه های معتبر و کامل چندصد سال اخیر غرب هستند که مصادیق کاربرد واژه بیخدا را  نشان می دهند.

 

برتری تعریف وسیع بیخدایی بر تعریف محدود آن را می توان در این حقیقت یافت که تعریف وسیع بر امکانات گسترده تری قابل اطلاق است. از دید کسانی که بر صحت تعریف محدود تأکید دارند، سه موضع اصلی را می توان اتخاذ کرد:

 

تئیسم: باور به خدا.

اگنوستیسیم: باور به اینکه معلوم نیست خدایی وجود دارد.

بیخدایی: انکار خدا.

 

اما همین که تعریف وسیع از بیخدایی را بپذیریم، و تشخیص دهیم که اگنوستیسیم درباره ی معرفت است (که مسئله ای مربوط اما جداگانه است) و نه باور، در می یابیم که می توان چهار مقوله داشت:

 

تئیسم اگنوستیک: باور به خدا(ِیان) بدون ادعای معرفت یقینی وجود آن خدا(ِیان).

تئیسم گنوستیک: باور به خدا(یان) و اطمینان از وجود آن خدا(یان).

بیخدایی اگنوستیک: بی باوری (یا فقدان باور) به خدا(ِیان) بدون ادعای معرفت یقینی به عدم وجود آن خدا(یان).

بیخدایی گنوستیک: بی باوری (یا فقدان باور) به خدا(ِیان) در عین یقین به عدم وجود (یا امکان وجود) آن خدا(یان).

 

باید اذعان کرد که باورهای آدمیان همواره به سادگی قابل طبقه بندی نیستند و هر دو نظام طبقه بندی فوق شامل ساده سازی گرایش ها هستند. اما، دومی علاوه بر تشخیص نقاط بیشتری بر پیوستار باورهای آدمی، جا را برای نواحی خاکستری نیز باز می گذارد که در آنها شخص درجات مختلفی از یقین دارد.  افراد مختلف می توانند برپایه ی سطوح مختلف یقین شان، سطوح مختلفی از باور داشته باشند، مطلبی که در طبقه بندی اول نمی گنجد.

 

بازگشت

Free Web Hosting