سکولاریسم برای ایران

                                                   

 
 

گفتگو درباره ی این برگ

گفتگو دات کام

 

 

 تالار سکولاریسم برای ایران

 

خبرنامه

برای اطلاع از  مطالب جدید  این سایت در گروه        "سکولاریسم برای   ایران"   یاهو عضو شوید.

 

  بیخدایی > اقسام بیخدایی > ناواقع گرایی مسیحی

 

بیخدایی مسیحی – یا  ناواقع گرایی

 بیخدا های مسیحی می خواهند اموری را که افسانه های پریان می دانند از مسیحیت بزدایند.

 آنها ترجیح می دهند که نگرش خود را روایتی ناواقع گرا از مسیحیت بدانند، و نه بیخدایی مسیحی. چون می گویند که به خدا اعتقاد دارند، اما نه خدای افسانه های پریان.

 اصول مسیحیت ناواقع گرا 

·          دین معطوف به کسب تجربه ی روحانی درونی است، همین و بس.

·          هیچ جهانی ورای جهان مادی اطراف ما وجود ندارد.

·          هیچ موجوداتی جز ارگانیسم های زنده ی روی کره ی زمین یا جاهای دیگر کیهان نیست.

·          هیچ موجود عینی یا چیزی که بتوان خدا نامید ورای شخص مؤمن وجود ندارد.

·          هیچ "واقعیت غایی" فراسوی اذهان آدمیان وجود ندارد.

·          خود ما به حیات خویش معنا می بخشیم؛ هیچ کس و هیچ چیز  ورای ما برایمان چنین نمی کند.

·          خدا تصویری است در ذهن آدمی.

·          "خدا"  تعبیری است شاعرانه  از ایده های "روحانی" که انسان برای تسهیل تفکر خود به کار می برد.

·          "خدا" فقط واژه ایست که برای بیان والاترین آرمان های ما به کار می رود.

·          اصطلاحات مورد به خدا، تنها ابزاری زبانی است که ما را قادر می سازد تا در مورد والاترین آرمان هایمان سخن گوییم و معنای زندگی خود را ایجاد کنیم.

·          داستان ها و متون دینی شیوه هایی هستند که مردم برای گفتگو در مورد امور روحانی، اخلاقی و بنیادی زندگانی ابداع کرده اند.

·          بحث های دینی ما درواقع درباره ی خودمان و درون مان ، و اجتماع و فرهنگی است که در آن زندگی می کنیم.

·          زبان دینی ما را قادر به عمل یگانه ای می سازند...

·          زبان دینی، از همان زبان متعارف گفتگو درباره ی دنیای اطرافمان را استفاده می کند تا بیان ایده های پیچیده تر و ظریف تر را میسر سازد.

·          پس ایمان، باور به وجود خدایی بیرون از اذهان ما نیست.

·          دین همان چیزی است که مردم هنگام دنبال کردن آرمان های "روحانی" انجام می دهند.

·          گفتن اینکه کسی پیرو دین خاصی است شیوه ای برای بیان نگرش او نسبت به زندگی و دیگر مردمان است.

 

عبادت و مناجات

اگر هیچ خدایی در کار نباشد، به نظر می رسد که دیگر کلیسا رفتن و عبادت کردن بیهوده باشد. اما بیخدا های مسیحی با این نظر موافق نیستند:

 

عبادت : فعالیتی مفید است. عبادت گروهی به این دلایل برای اجتماع مفید است:

·          مردم با هم معاشرت می کنند.

·          آرمان ها و ایده های خود را به اشتراک می گذارند.

·          معنا و مقصود حیات شخصی شان، و حیات اجتماع شان را کاوش می کنند.

 

تلاوت آیات و نماز: شیوه های مؤثری برای کاوش معنا و مقصود حیات انسان هستند.

 

مناجات ها – مراسم و مناسک عبادی: شیوه های مؤثری برای فعال کردن ایده های معنابخش به زندگانی هستند. انسان ها را قادر می سازند تا برای کاوش عمیق ترین ایده هایشان علاوه بر کلمات از کنش ها نیز کمک گیرند.

 

مزایای این قسم باور

معتقدان به این طریقت مدعی مزایای بسیاری برای آن هستند:

·          بشریت وادار می شود مسئولیت همه چیز را بپذیرد.

·          انسان را قدرتمند و قادر به خدمت به خود می سازد.

·          دیگر لازم نیست دین به حل مسائل پیچیده ی ناشی از باور به امور فراطبیعی بپردازد.

·          دین دیگر مخالف پیشرفت علمی نمی شود.

·          دین ذاتاً دموکراتیک می شود، و نه فعالیتی طبقاتی – چیزی می شود که از بشریت ناشی شده، و نه از اجبار یک خدای قادر متعال.

 

بالا

 

برگ نخست

بیخدایی (بیخدایی)

بیخدایی

خلاصه
تاریخچه
دلایل
مراسم
ویژگی ها
اقسام بیخدایی
پرسش و پاسخ درباره ی بیخدایی
اسطوره ی بیخدایی
 
Free Web Hosting