سقط جنین > حقوق جنین > انسان بالقوه حقوق بالقوه
انسان بالقوه، حقوق بالقوه برخی می گویند که جنین دارای حق حیات است، زیرا یک 'انسان بالقوه' می باشد. مطابق استدلال برپایه ی 'انسان باقوه بودن'، جنین را مراحل بسیار ابتدایی شکل گیری، یعنی لحظه ای که تخمک بارور می شود، دارای حق حیات است. این استدلال نزد مدافعان حیات جنین بسیار رایج است، زیرا ربطی به این مسئله پیدا نمی کند که جنین را در هر مرحله ی خاص از رشد خود باید چه جور موجودی انگاشت.
جنین یک انسان بالقوه است، اما... شکی نیست که تخمک بارور شده، یک انسان بالقوه است، زیرا اگر بارداری به خوبی به سرانجام برسد، آن تخمک به سان یک بچه ی انسان متولد می شود، اما مسئله این است که آیا انسان بالقوه بودن به جنین، او را واجد همه ی حقوق یک انسان می سازد یا خیر.
بالقوه در مقابل بالفعل ما معمولاً میان موجودات بالقوه و بالفعل، و نیز میان حقوق شان، تفاوت قائل می شویم. بسیاری از حقوق نوزاد بالقوه فقط حقوق بالقوه هستند – یعنی هنگامی بالفعل می شوند که آن شخص به یک شخص بالفعل بدل شود. به این ترتیب، برای مثال، یک کودک 10 ساله یک رأی دهنده ی بالقوه است، و بالقوه حق رأی دادن دارد، اما این حق او تا زمانی که به سن قانونی نرسد بالفعل نمی شود. و به عنوان یک مثال دیگر: یک ولیعهد بالقوه حق دارد پادشاه شود، اما تا زمانی که شاه فعلی نمرده باشد، این حق او بالفعل نمی شود.
برهان نوزاد ویژیگی های نوزاد به عنوان یک 'شخص اخلاقی' چنان اندک اند که نمی توان حق او برای زندگی را ناشی از 'شخصیت اخلاقی' او دانست. با این حال، همگان می پذیرند که نوزاد حق حیات دارد – حتی کسانی که معتقد به انگاره ی 'شخصیت اخلاقی' هستند. در واقع همگان قبول ندارند که نوزاد دارای حق حیات است: برخی اخلاقیون استدلال می کنند که هم سقط جنین و هم کودک کشی در مواردی مجاز هستند زیرا 'شخصیت اخلاقی' و حق حیات تنها زمانی پس از تولد به شخص تعلق می گیرند، اما این دیدگاه طرفداران چندانی ندارد. مطابق استدلال برپایه ی حق نوزاد، چون می توان نوزاد را یک 'شخص اخلاقی' بالقوه محسوب کرد، پس می توان جنین را نیز یک 'شخص اخلاقی' بالقوه دانست، و به همین خاطر برای جنین نیز حق حیات قائل شد.
|