بیخدایی
> دلایل
> فقدان شواهد |
برگ
1 از 2
|
فقدان شواهد وجود خدا
"همواره، همه جا و برای همه کس نادرست است که بدون داشتن شواهد
کافی چیزی را باورکند."
ویلیام کینگدان کلیفورد، فیلسوف و ریاضیدان بریتانیایی (1879).
بسیاری به این خاطر بیخدا هستند که می اندیشند شواهدی – یا دست
کم شواهد قابل اعتمادی – بر وجود خدا وجود ندارد.
اینان احتجاج می کنند که شخص نباید چیزی را که شواهد
خوبی در تأیید آن نیست
باور کند.
ممکن است یک فیلسوف بگوید که این افراد بیخدایی را
دیدگاه پیش فرض می گیرند و زحمت اثبات را بر عهده ی خداباوران می
گذارند.
آنها می گویند شواهد حاکی از وجود خدا (هر نوع خدایی) بیش از
شواهد حاکی از وجود اسب تک شاخ نیست.
ممکن است کسی هم که پیرو دین خاصی است در مورد وجود خدایان
ادیان دیگر همین نظر را داشته باشد، گرچه با لحن ملایم تری آن را
بیان کند.
مؤمنان به دلایل چندی با این نظر مخالف اند.
مثلاً می گویند:
مردم بسیاری چیزهای دیگر را هم بدون داشتن شواهد خوب می پذیرند.
ممکن است یافتن شواهد خوب دشوار باشد یا فهم آن شواهد پیچیده
باشد و به همین خاطر شواهد خوبی به نظر نرسند. بسیاری از "حقایق"
پیشرفته ی علمی تنها بر پایه ی زنجیره های پیچیده ی استدلال ها
بر پایه ی "شواهد" هستند. لازم نیست که شواهد خوب کاملاً
متقن باشند. همین قدر کافی است که
صحت مطلبی را محتمل سازند.
و
بیخدا ها چنین پاسخ می دهند:
اما اینکه مردم بدون داشتن شواهد خوب، " بسیاری
چیزها را درست می دانند" به این خاطر است که مراجع معتبری هستند
که شواهد خوبی بر
صحت آن مطالب دارند – اما نهایتاً مراجع
معتبر هم نیازمند شواهد
هستند. ممکن است درک شواهد خوب
دشوار و پیچیده باشد – اما مراجعی معتبری مانند دانشمندان
می توانند آن شواهد را درک کنند. اما علمای
دین های مختلف
چنین مراجع معتبری نیستند – زیرا خودشان بر سر اینکه دین درست کدام
است هم رأی نیستند، و حتی درون یک دین هم با هم اختلاف نظر
دارند. هنگامی می توان درستی
مطلبی را محتمل دانست که بهترین
تبیین موجود باشد، اما شواهد حتی حاکی از احتمال وجود خدا هم
نیست.
|
بالا
|
برگ
1 از 2
>> |
|
|
|