مغالطه ی توسل به اکثریت (Appeal to Majority) |
نویسنده ی مقاله ای چنین مخالفت کلیسای کاتولیک با کنترل موالید را نقد می کند که "نظرسنجی نشان می دهد که 90 درصد کاتولیک ها دیگر کنترل موالید را گناه نمی دانند." [لارنس لَدر، "طرح کنترل خانوار"، ضمیمه ی نیویورک تایمز، 12 دسامبر، 1985] مولف که مدافع کنترل موالید است، برای حمایت از عقیده اش به نظراکثریت متوسل می شود. توسل به اکثریت اساسا به همان دلیل مغالطه است که ذهنیت گرایی مغالطه محسوب می شود. برهان توسل به اکثریت به این شکل است:
در این مورد، حالت ذهنی عده ی زیادی از مردم، و نه تنها یک نفر، به عنوان شاهدی بر درستی یک گزاره گرفته شده است. اما این برهان نیز ذهنیت گراست – و لذا مغالطه است. در اینجا هم با تشخیص فرض ضمنی چنین برهانی می توانیم ببینیم که چرا چنین استدلای مغالطه است: به طور ضمنی فرض شده که هرچه که اکثریت درست بدانند، درست است. مسلما نظر اکثریت خطاناپذیر نیست. قبلاً اکثریت باور داشته اند که زمین مسطح است؛ که حمام کردن غیر بهداشتی است؛ که برخی زنان جادوگر اند و باید سوزانده شوند، که جن وجود دارد. ارتکاب مغالطه ی توسل به اکثریت هنگامی است که کسی باوری را فقط به این خاطر بپذیرد که تعداد زیادی از مردم آن را می پذیرند(چه آن مردم در اکثریت باشند یا نباشند) . این مغالطه در عرصه ی سیاست بیش از هر جای دیگری بروز می کند. یک روایت از این مغالطه، سفسطه ی سنت است – مانند اینکه "من مخالف دموکراسی هستم، چون با سنت ما که همیشه استبدادی بوده در تضاد است." گغتن اینکه اصلی یا سیاستی سنتی است، فقط بدان معناست که پیشینیان ما وسیعا آن را پذیرفته بودند، و صرف اینکه آنها آن را پذیرفته بودند ثابت نمی کند که درست باشد. یک روایت دیگر از این مغالطه را می توان برهان "موج آینده" نامید – مانند اینکه: "همه ی ملل پیشرفته ی دیگر یک بمب اتم دارند؛ پس ایران هم باید بمب اتمی داشته باشد." گفتن اینکه اصل یا سیاستی موج آینده است صرفا بدان معناست که بسیاری از مردم یا کشورها تا کنون آن را پذیرفته اند؛ پس توسل به ترجیح آنها برای پشتیبانی از آن اصل یا سیاست همچنان توسل به اکثریت است. تنها فرق میان این برهان های متفاوت آن است که به اکثریت های متفاوتی متوسل می شوند. این که توسل به اکثریت مغالطه آمیز است بدان معنا نیست که باید نظر اکثریت را نادیده بگیریم. عینیت مستلزم آمادگی شنیدن و اهمیت دادن به نظرات دیگران است. شاید به دلیل درستی یک اصل یا سیاست باشد که عده ی زیادی از مردم آن را پذیرفته اند. بررسی این احتمال مسلما مفید است. با این حال، هنگام این بررسی باید به دنبال شواهد عینی باشیم؛ صرف مقبولیت کفایت نمی کند. به علاوه، در یک دموکراسی، تصمیمات سیاسی معینی توسط رأی عموم اتخاذ می شوند. این وضع مغالطه آمیز نیست. اما حتی در این زمینه نیز، اکثریت مصون از خطا نیست. پشتیبانی اکثریت از یک سیاست ثابت نمی کند که آن سیاست به طور عینی درست است. نکته ای که باید به خاطر داشت این است که ارتکاب مغالطه ی توسل به اکثریت موقعی، و فقط موقعی، می باشد که مقبولیت گزاره ای در نظر مردم به عنوان شاهدی بر درستی آن گزاره گرفته شود. ادامه >> توسل به عواطف
|