بیخدایی
> دلایل
> اکتشافات علمی |
برگ 1 از 3
|
اکتشافات علمی
در بیشتر طول تاریخ،
وجود خدای آفریننده بهترین تبیینی بود که انسان برای وجود و
طبیعت جهان فیزیکی در اختیار داشت.
اما در طی چند قرن
اخیر دانشمندان تبیین هایی منطقی تر و استوارتر ارائه داده اند،
که شواهد بیشتری مؤید آنهاست.
بیخدا ها می گویند که
این تبیین ها آن قدر بهتر از فرض وجود خدا ایجاد جهان را توضیح
می دهند که دیگر نیازی به باور به وجود خدا نیست.
پیش از علم
در زمان های قدیم – و
هنوز هم نزد برخی جوامع سنتی – پدیده های طبیعی مانند وضع آب
وهوا، طلوع و غروب خورشید، و مانند برای مردم قابل فهم نبود، لذا
آنها را کار خدایان یا ارواح می دانستند.
زمان انجیل
مطابق تصویر انجیلی از
جهان، خدا امورجهان را اداره می کند.
امروزه ما وضع هوا را
تابع اصول هواشناسی می دانیم، اما مردم آن زمان می گفتند که
اوضاع جوی کار خداست. و در مورد همه ی پدیده های دیگر هم به همین
ترتیب، همگی کار خدا محسوب می شدند.
یونانیان
باستان
"هر چیزی سرشار از
خدایان است"
تالس (624-546 ق.م.)،
فیلسوف یونانی
اسطوره و
جادو
اما تصور مردم دوران
باستان از خدا محدود به توضیح امور خدا در جهان نبود بلکه جهان
را دارای ساختاری دینی می دیدند؛ هیچ نگرش دیگری برای توضیح
پدیده های جهان وجود نداشت.
نزد باستانیان، خدا
قدرت بود که امور جهان را می گرداند، و سازوکار جهان و حیات
آدمیان را مطابق نقشه ی و اراده ی الاهی می دانستند.
اخترگویی
باقیمانده ی چنین ایده
هایی را می توان در اخترگویی امروزی نیز یافت.
بسیاری از مردم
معتقدند که زندگی شان به گونه ای تحت تأثیر حرکت اجرام آسمانی
است. و بر آن اجرام آسمانی نام هایی نهاده اند که برگرفته از
ادیان و اسطوره هاست.
دین های مدرن
در اغلب باورهای دینی
مردم پسند نیز می توان ایده هایی مشابه اینها را یافت.
بسیاری از مردم باور
دارند، یا می خواهند باور داشته باشند، که سررشته ی همه ی امور
به دست خداست.
آنها معتقداند که خدا
می تواند هرکاری اراده کند در جهان انجام دهد: می تواند دریای
سرخ را بشکافد تا قوم بنی اسرائیل را از چنگ فرعون نجات دهد، و
می تواند دعای شفای بیماری یا قبولی در امتحانات را اجابت کند.
|
بالا
|
برگ
1 از 3
>> |
|
|
|