بیخدایی
> دلایل
> اکتشافات علمی |
برگ 3 از 3
|
مهندس خدا
اگرچه دانشمندان به کمک اکتشافات علمی به طور
فزاینده ای به تبیین پدیده ها پرداختند، اما این وضع به کاهش
دینداری بسیاری از مردم نیانجامید.
حتی بسیاری – چه بسا اکثر – دانشمندان هنوز جایی
برای خدا در جهان می یافتند. دست کم، می گفتند که او آغازگر حرکت
همه ی چیزها بوده است، و قوانینی را آفریده که جهانش از آن پیروی
می کند.
این منزل میان راه دین و علم هنوز برای مؤمنان
مسئله ساز بود، زیرا به نظر نمی رسید که این نگرش جای چندانی
برای مداخله ی خدا در جهان باقی بگذارد – و مسلماً برای ادامه ی
حرکت چیزها دیگر نیازی به مداخله ی خدا باقی نماند.
خدای خالق
اما این موضع میانه تأییدی برای نظر
مؤمنان فراهم کرد. می توانستند به جهان بنگرند و ببینند که خدا
چه زیبا آن را آفریده، و اطمینان حاصل کنند که خدا با خلق این
جهان شگفت انگیز وجود خود را نشان داده است.
و از آنجا که علم تا اواخر قرن هجدهم و قرن
نوزدهم هیچ تبیین خوبی برای علت آغاز چیزها ارائه نداده بود، دین
هنوز برای توضیح علت وضع فعلی جهان و جانداران جایگاه مهمی داشت.
خدا بازنشسته می شود
اما علوم زمین شناسی و تکامل ضربه ای جدی به نقش
خدا در تبیین وضع امور وارد آوردند.
زمین شناسان کشف کردند که زمین صدها میلیون سال
قدمت دارد، و نه 6000 سالی که در انجیل گفته شده و عموماً تا آن
زمان درست می پنداشتند.
آنان نشان دادند که سنگ های سازنده ی زمین در
زمان های مختلف به صورت لایه هایی چینش یافته اند؛ و هرچه لایه
ای در عمق بیشتری باشد (عموماً) قدمتی بیش از لایه های سطحی تر
دارد.
در هر لایه ی زمین فسیل هایی هست که نشان می دهند
در اعصار مختلف، گونه های متفاوتی از جانوران بر زمین زیسته اند.
نه تنها خیلی از آن گونه ها دیگر وجود ندارند، بلکه برخی از گونه
ها نیز تا همین اواخر وجود نداشته اند.
این کشف، با تصور اینکه خدا جهان را در 6 روز خلق
کرده، در تضاد بود. و لذا دانشمندان مؤمن برای حل مشکل گفتند که
منظور از شش روزی که در انجیل [و قرآن.م] ذکر شده، بیان شاعرانه
ای از دوره های دراز چند میلیون ساله است که در خلال آن خدا در
کار خلق جهان بوده است.
تکامل
"داروین بیخدا شدن تمام عیار و بخردانه را ممکن
ساخت."
نظریه ی تکامل پیدایش گونه های حیات بر روی زمین
را بدون هیچ گونه ارجاعی به خدا توضیح می دهد.
این نظریه می گوید گونه های فراوان جانداران از
شکل های بسیار ساده آغاز شده و توسط فرآیند های تغییر ژنتیکی و
انتخاب طبیعی گسترش یافته اند. یعنی پیوسته انواع جدیدی از حیات
ظاهر می شوند، و برخی از انواع ناسازگار با شرایط محیطی باقی نمی
مانند و نابود می شوند. در طی این فرآیندها که صدها میلیون سال
به درازا کشیده اند، ا انواع گیاهان و جانوران امروزی ایجاد شده
اند.
این فرآیندها توسط هیچ کس هدایت نشده اند، بلکه
صرفاً حاصل شیوه ی کار جهان است؛ نیازی به خدا نیست.
استفن جِی گُلد (زیست شناس برجسته ی آمریکایی)
نتیجه ی این نظریه را برای ایده ی خدا چنین توضیح می دهد:
" هیچ روح مداخله گری عاشقانه به امور طبیعت نمی
نگرد (گرچه ممکن است خدای ساعت ساز نیوتون ماشین آلات اش را در
آغاز چنین تنظیم کرده باشد و سپس آن را به حال خود گذارده
باشد.)
هیچ نیروی حیاتی ای تغییرات تکاملی را به پیش نمی
راند.
و هر نظری که در مورد خدا داشته باشیم، وجودش در
محصولات طبیعت بروز نمی کند."
|
بالا
|
<< برگ
3 از 3
|
|
|
|