خانه | بالا

آیا بیخدا بودن اصلاً فایده ای هم دارد؟

 بیخدایی در برابر تئیسم

 

پرسش:

 آیا بیخدا بودن اصلاً مزیتی بر خداباور بودن دارد؟

 پاسخ: 

این پرسش غریبی است. آیا باید در پی پاسخ  این پرسش باشیم  که واقعاً خدایی هست یا نه، یا  اینکه دل نگران فایده یا زیانی باشیم  ممکن است برگزیدن این یا آن دیدگاه داشته باشد؟ 

شاید نکته ای هم در این سئوال باشد – چه بسا منظور پرسشگر این باشد که بیخدا بودن دارای "مزیت" صحیح تر بودن هست یا نه. بخردانه است که بگوییم داشتن باوری که واقعیت را دقیق تر تبیین می کند "برتر" از داشتن باوری با دقت کمتر است. اگر منظور از پرسش این باشد، پس باید گفت که تا وقتی که خداباوران قادر نباشند دلایل خوب عقلانی، منطقی و تجربی برای باور به وجود خدا ارائه دهند، بیخدایی  مزیت دارد. در نبود چنین دلایل موثق مؤیدی برای ادعاهای خداباوران، خداباوری معقول نیست – و می دانیم در حالت کلی، بخت دقیق بودن باورهای معقول بیشتر از باورهای نامعقول است. نباید برای باور تئیستی استثنا قائل شویم. 

یک طریق دیگر پاسخ گویی، این است که بگوییم بیخدایی همان مزیتی را دارد که شکاکیت در حالت کلّی دارد. هنگامی که به ادعایی فاقد شواهد کافی بر می خوریم، اگر آن را نپذیریم، خطر اینکه گول بخوریم، کلاه سرمان برود، یا تحمیق شویم کمتر است. هیچ تضمینی در کار نیست که روش شکاکانه همیشه به نتیجه گیری درست منجر شود، اما  شکاکیت روش مناسبی برای حفظ صحت اندیشه و شخصیت، و اجتناب از مسخّر دین فروشان شدن است. 

اما گاهی ممکن است تئیست هایی که این سئوال را مطرح می کنند، منظور دیگری در ذهن داشته باشند. این پرسش خیلی شبیه سئوالی کسی است که استدلال قمارباز پاسکال دلیلی برای باور به وجود خدا می داند. طبق این استدلال، باور به وجود خدا "شرط بندی خوب" ی است زیرا حتی اگر خدایی در کار نباشد، چیزی از دست نخواهیم داد – اما اگر خدا موجود باشد و ما به او باور نیاورده باشیم، به خاطر بی باوری مان تا ابد در آتش جهنم خواهیم سوخت. 

این استدلال اشکالاتی جدی دارد و مبنایی عقلانی برای باور داشتن به خدا نیست. به همین خاطر کسی که پرسش بالا را با الهام از آن مطرح کند هم سئوال معقولی نکرده است. پرسشگر فرض می گیرد که باورها را می توان برپایه ی آنچه که فکر می کنیم به سودمان است "انتخاب کرد". – حتی اگر این فرض هم درست باشد، معلوم نیست که چنین انتخابی به سودمان باشد. 

در هر صورت، من توضیح داده ام که چگونه و چرا می توان مزیتی در بیخدایی یافت – اما آیا زیانی هم در آن هست؟ بله، البته زیان هایی هم هست. بیخدا به ناچار در معرض سوءظن و بی اعتمادی بخش بزرگی از تئیست های جامعه است. بیخدا ها اغلب نمی توانند بی باوری شان را نزد همکاران، همسایه ها، دوستان، یا حتی خانواده شان ابراز کنند. حتی برخی بیخدا ها عاق والدین می شوند. بیخدا ها در معرض تبعیض ها و حماقت های بخش وسیعی از مردم هستند. 

با این حال، هیچ یک از این دشواری ها دلیلی برای بیخدا نبودن نیست. بسیاری از مسیحیان و مسلمانان افتخار می کنند که چگونه همکیشان آنها به رغم تعقیب و آزار معارضان ایمان خود را حفظ کرده اند. پس چرا حفظ صداقت روشنفکری به رغم تعقیب و آزار ناشی از شکاکیت، یا بی باوری به خدا  برای بیخدا ها هم مایه ی افتخار نباشند؟

 

 بیخدایی 101 

 

خانه | بالا | باور و انتخاب | چرا مردم بیخد می شوند؟ | شما چرا بیخدا هستید؟ | آزاداندیشی و بیخدایی | بیخدای معقول | بیخدای عصبانی | فایده ی بیخدایی | بررسی بیخدا شدن | بیخدایان معروف

Free Web Hosting