خانه | بالا | حق زندگی | اعدام بیگناهان | کیفر | بازدارندگی | سبعیت | هزینه | مسئولیت ارتکاب | احکام ناعادلانه | غیرضروری بودن

 

کیفر دادن خطاست

بسیاری از مردم معتقد اند که کیفر دادن از لحاظ اخلاقی خطا و از لحاظ مفهومی و عملی مشکل ساز است.

" نمی توانیم با کشتن آموزش دهیم که کشتن خطاست."

کنفرانس کاتولیک آمریکا

 

" گرفتن جان در ازای جانی که گرفته شده،عدالت نیست، انتقام جویی است."

منسوب به اسقف اعظم دزموند توتو

انتقام جویی

استدلال اصلی مبنی غیراخلاقی بودن کیفر دادن این است که  کیفر در واقع نام تطهیرشده ی انتقام جویی است. دیدن صحنه هایی که در آن جماعت فریادزنان به خودرو حامل زندانی متهم به قتل در راه انتقال  او به دادگاه  حمله می برند، یا پرخاشگرانه بیرون از زندانی که قرار است  محکوم در آن اعدام شود به شعار دادن می پردازند یادآور آن است که ارضای حس انتقام جویی  از دلایل عمده ی محبوبیت مجازات اعدام است.

 

اما آیا انتقام جویی لزوماً بد است؟

 

جیمز فیتزجیمزاستفانز، فیلسوف حقوق دوره ی ویکتوریا، می اندیشید که انتقام گیری توجیه مقبولی برای مجازات است. به نظر او، مجازات را باید اجرا کرد تا: 

" آن حس کینه جویی را که یادآوری ارتکاب [جرم] در ذهن های سلیم برمی انگیزد ارضا کند – حالا اسم آن را انتقام بگذاریم، یا نفرت، یا هر چه دوست داریم."

 سِر جیمز فینتزجیمز استفانز، آزادی، برابری، برابری

 

کیفر و بیگناهان 

اما موضوع اعدام بیگناهان که پیش تر مطرح شد نیز برای استدلال به نفع کیفر مشکل ساز است -  اگر اصل کیفر، جزای شخص به خاطر ارتکاب جرم باشد ( فقط به سزای جرمی که حقیقتاً انجام داده)، آنگاه احتمال اعدام بیگناهان، اصل  کیفر را خدشه دار می کند. این حقیقت که در آمریکا و بسیاری کشورهای دیگر در صدور حکم اعدام اشتباهاتی رخ داده و اشخاص بیگناه به کام مرگ فرستاده شده اند نشان می دهد که اصل "به سزای عمل خود رساندن" تا چه حد می تواند نقض شود.

 

یگانگی مجازات مرگ

احتجاج کرده اند مجازات مرگ شیوه ی یگانه و  منحصر به فردی  برای کیفر دادن مجرم است.  به معنا که هیچ گاه مجازات  جرایم غیر از قتل، تقلید آن جنایات نیست – برای مثال تجاوز کنندگان به عنف را با تجاوز به عنف مجازات نمی کنند، و یا توهین کننده را با  توهین به او مجازات نمی کنند.

 کامو و داستایفسکی احتجاج کرده اند که کیفر دادن شخص توسط اعدام منصفانه نیست زیرا رنجی که یک محکوم زیر اعدام می برد، چه بسا افزون تر از رنجی باشد که قربانی جنایت برده است.

 دیگران احتجاج کرده اند که اشکال استدلال به نفع کیفر بودن اعدام  آن است که اعدام "مجازاتی دوگانه" است؛ زیرا هم شامل انتظار دردناک پیش از اعدام است و هم خود اعدام، و به این ترتیب  این مجازات با خود ارتکاب قتل متناسب نیست.

بسیاری از محکومان "زیر اعدام" متحمّل انتظارهای بسیار طولانی می شوند. در ایالات متحده زمان متوسط این انتظار 10 سال است.

 

 در ژاپن، زمان اعدام به متهم ابلاغ نمی شود. اجرای حکم اعدام ها فقط  جمعه ها صورت می گیرد، پس اگر محکومی هنوز تا ساعت 9 صبح یک روز جمعه در سلول اش باشد، می داند که دست کم یک هفته ی دیگر زنده می ماند. حاصل اینکه هر هفته از زندگی اش طوری می شود که انگار هفته ی آخر است.

 

اجرای مجازات اعدام  کیفری  نیست

برخی  وکلا احتجاج می کنند که مجازات اعدام واقعاً کیفری برای قاتل نیست، یا حتی با نوع خاصی از قتل همخوانی ندارد.

بنا به احتجاج این گروه ، دست کم در ایالات متحده، درعمل  تنها اقلیت ناچیزی از قاتلان اعدام می شوند، و محکوم کردن تنبیهی یک دسته قاتل " که کتره ای و سهوی دست چین شده اند" با مقصود کیفر همخوانی ندارد.

 چون مجازات اعدام به طور کیفری به اجرا در نمی آید، اعمال این حکم برای کیفردادن مجرمان  توجیهی ندارد.

 البته این برهان در مورد  حکومت هایی که همواره گونه ی خاصی از قتل را با مجازات مرگ کیفر می دهند  صادق نیست. 

مجازات اعدام به قدر کافی کیفردهنده نیست

برخی از کسانی هم که انگاره ی کیفر را قبول دارند با مجازات اعدام به عنوان کیفر مخالف اند زیرا احساس می کنند که مجازات اعدام به قدر کافی کیفردهنده  نیست. این دسته احتجاج می کنند که حبس ابد دائم  برای مجرم بسیار دردناک تر از مرگی راحت و بی درد  پس از یک مدت کوتاه زندانی کشیدن است.

یک نمونه ی دیگر هم مورد  طراحان عملیات انتحاری است – اعدام چنین فردی می تواند او را به یک شهید بدل کند، و لذا  وجه کیفردهی آن  خفیف تر از حبس ابد باشد.

 

 ادامه >>   بازدارندگی

خانه | بالا | حق زندگی | اعدام بیگناهان | کیفر | بازدارندگی | سبعیت | هزینه | مسئولیت ارتکاب | احکام ناعادلانه | غیرضروری بودن

Free Web Hosting