مجازات اعدام غیرضروری است در واقع این استدلال بیشتر سیاسی است تا اخلاقی. استدلال غیرضروری بودن حکم اعدام بر پایه ی این اصل سیاسی است که می گوید حکومت باید وظایف خود را چنان به انجام رساند که مستلزم حداقل مداخله گری و حرج و زیان باشد.
اغلب مردم درستی مقدمه های اول و دوم برهان بالا را می پذیرند، پس ساختار برهان این مزیت را دارد که توجه را به نکته ی اصلی جلب کند – یعنی فرض غیرضروری بودن حکم اعدام به عنوان جزای قتل. یک طریق اثبات این مطلب آن است که ببینیم آیا حکومت هایی که حکم اعدام را لغو کرده اند توانسته اند مجازات هایی برای ارتکاب قتل بیابند که حافظ نظم جامعه باشد یا نه. اگر چنین باشد پس مجازات اعدام غیرضروری است و باید به عنوان عملی بی جهت مضرّ تلقی شود و ملغی گردد.
مجازات اعدام و اختیار (یا اراده ی آزاد) این نظر که ما باید هرگونه خطاکاری را مجازات کنیم، متکی بر باور به اختیار انسان است. یعنی اعتقاد به اینکه می توان انسان را مسئول اعمالش دانست. اگر اختیار (یا آزادی اراده) را مسلم ندانیم، این پرسش پیش می آید که آیا هرگونه جزا (و برعکس آن پاداش دادن) اخلاقاً درست است؟ آرتور کوستلر و کلارنس دارو احتجاج کرده اند که انسان هرگز آزادانه عمل نمی کند و لذا نباید حتی به خاطر ارتکاب مهییب ترین جرائم هم مجازات شود. کلارنس دارو از این هم پیش تر می رود و می گوید اصولاً همه ی صور مجازات را باید لغو کرد. اغلب مردم این دیدگاه را مسئله انگیز می یابند.
ادامه >> اعدام مجرمان نابالغ |