خانه | بالا

اگر شما بیخدا ها در اشتباه باشید چی؟ شما از جهنم نمی ترسید؟

 

پرسش:

اگر خدایی در کار باشد و شما اشتباه کنید چی؟ شما از جهنم نمی ترسید؟

پاسخ:

این چور سئوال ها مبتنی بر یک برهان رایج الاهیاتی است که برهان قمارباز پاسکال خوانده می شود: اگر مؤمن برخطا باشد و خدا وجود نداشته باشد، آنگاه او هیچ چیز از دست نمی دهد؛ برعکس، اگر بیخدا برخطا باشد و خدا وجود داشته باشد، آنگاه بیخدا در معرض خطر افتادن به جهنم است. بنابراین، عاقلانه تر آن است که روی باورداشتن شرط ببندیم نه روی بی باوری، پس بیخدایی قمار خطرناکی است.

 

این برهان مشکلات چندی دارد. یکی اینکه، فرض می کند که باورداشتن یا نداشتن انتخابی و اختیاری هستند که شخص می تواند خود انجام دهد، نه اینکه اوضاع و شرایط، شواهد، عقل و تجربه او را وادار به باور داشتن کنند. قمار کردن مستلزم داشتن قدرت انتخاب ارادی است، و به نظر نمی رسد که باور داشتن را بتوان بطور ارادی انتخاب کرد.

 

من، به عنوان یک بیخدا، نمی توانم بدون وجود دلایل خوب چیزی را باور کنم و، در حال حاضر، فاقد دلایل خوبی برای باور به وجود هرگونه خدایی هستم. بیخدایی انتخابی نیست، بلکه پیامد خودکار وضعیت فهم من است.

 

مشکل دیگر این است که برهان پاسکال فرض می گیرد که تنها دو گزینه هست: یا مؤمن برخطاست و یا بیخدا. اما در حقیقت، هردو می توانند برخطا باشند، چون ممکن است خدایی باشد، اما این خدا مطابق تصور شخص مؤمن نباشد. شاید خدایی سراسر متفاوت باشد – در حقیقت، ممکن است خدایی باشد که مردم را به خاطر باور داشتن برپایه ی برهانی مانند برهان پاسکال مجازات کند، اما شک و تردید بیخدا مایه ی رنجش خاطرش نگردد. شاید هر دوی ما در خطر باشیم . شاید هم خطری پیش روی  هیچ کدام مان نباشد.

 

این مطلب ما را به برهان قمارباز بیخدا می رساند:

اصلاً چرا شما بیخدا نمی شوید؟ اگر خدایی باشد، خدایی که اخلاقی، نیک و شایسته ی احترام باشد، آنگاه از اینکه مردم به دلایل عقلانی در وجودش شک دارند دلگیر نمی شود. چنین خدایی مردم را به خاطر به کار گیری مهارت های اندیشه ورزی انتقادی و شکاکانه شان جهت بررسی مدعاهای دیگر انسان های جایزالخطا مجازات نمی کند. پس، شما چیزی از دست نخواهید داد.

 

و اگر خدایی باشد که مردم را به خاطر شکیّات عقلانی شان مجازات می کند، چرا می خواهید به هر قیمت تا ابد در محضرش حاضر باشید؟ چنین خدای هوسبازِ خودخواهِ نامطبوعی چندان به دل نمی نشیند. اگر نمی توانید به اخلاقی بودن این خدا مطمئن باشید، نخواهید توانست به وعده هایش را در مورد بهشت و دوزخ هم مطمئن باشید. از دست دادن مصاحبت چنین خدایی چندان هم ضایعه ای محسوب نمی شود.

 

من از شما نمی خواهم که بیخدایی را انتخاب کنید – چنین خواستی آشکارا  بی معناست. اما از شما می خواهم که بیخدایی را جدی بگیرید. من از شما می خواهم که ملاحظه کنید که بیخدایی می تواند دست کم به اندازه ی تئیسم معقول باشد، و در حقیقت بسیار عاقلانه تر است. من از شما می خواهم که در مورد دین شکاک تر باشید و سئوال های سخت تر ، و  انتقادی تری، در مورد باورهای سنتی بپرسید، بدون اینکه نگران پیامدهای این پرسشگری باشید.

 

شاید برخی جزئیات باورهایتان تغییر نکند – اما پس از پرسشگری باید باورهایتان قوی تر شوند. شاید برخی از باورهایتان تغییر کنند، اما همچنان تئیست بمانید – اما این موضع جدیدتان باید قوی تر باشد. و اگر سرانجام به خاطر نداشتن دلایل خوبی برای مؤمن ماندن به دین و/یا تئیسم تان،  بیخدا شدید، چه از دست می دهید؟

 

 

خانه | فرق خداباوری و بیخدایی | مروری بر بیخدایی | بیخدایی در برابر خداباوری | زحمت اثبات | دین است؟ | مضمون اخلاقی فکری بیخدایی | قمارباز بیخدا | بحث چرا؟ | فهرست پرسش ها | بیخدا کیست؟

Free Web Hosting