سقط جنین > ملاحظات فلسفی و اخلاقی > شخصیت اخلاقی شخصیت اخلاقی و سرشت بشر یکی از نخستین موضوعاتی که هنگام اندیشیدن به سقط جنین باید روشن کرد، این ایده است که مقصودمان از 'جان انسان' چیست. وقتی مردم از 'جان انسان' حرف می زنند، ممکن است منظورشان از انسان:
یا اینکه ممکن است منظورشان از انسان موجودی باشد که:
o از جمله ویژگی های انسانی که اغلب ذکر می شوند می توان به توانایی اندیشیدن، تخیل، و ارتباط برقرار کردن اشاره کرد o اما ویژگی های پیشنهادی را می توان چنان فهرست کرد که انسان بودن را به تعریف خاصی محدود کند
و موقعی که جنین حائز آن فهرست ویژگی ها می شود که به موجب آنها بتوان او را دارای حق حیات دانست، می تواند از ابتدای لقاح تا پیش از تولد باشد. (در واقع به نظر بعضی فیلسوفان، حتی نوزادان را نیز نمی توان بر پایه ی حائز ویژگی های انسانی شدن دارای حق حیات دانست. خوشبختانه این فیلسوفان می پذیرند که در عوض نوزادان را می توان به خاطر سنت و قانون واجد حق حیات شمرد.) آیا این موضوع اهمیت دارد؟ بله، البته اهمیت دارد که مقصود از 'انسان' یا 'شخص' چیست ، زیرا بدون ایضاح این نکته ممکن است مردم گرفتار بحثی شوند که در آن همگی واژه ی ' انسان' را به کار می برند، اما مرادشان از آن متفاوت باشد. اما در فلسفه ی اخلاق محض ممکن است این نکته مهم نباشد، زیرا در برخی موارد اغلب مردم می پذیرند که حتی اگر جنین یک شخص باشد، می توان سقط جنین را توجیه کرد. و برخی فیلسوفان احتجاج کرده اند که حتی هنگامی که هیچ خطر جسمی یا روانی سلامت مادر را تهدید نکند سقط جنین می تواند اخلاقاً مجاز باشد.
|