خانه | بالا

تعریف بیخدایی در کتاب های مرجع غیردینی

کتاب های مرجع چگونه بیخدایی را تعریف می کنند؟

 آثاری که در ذیل از آنها نقل قول می شود، همگی مراجع تخصصی هستند که هدف شان ارائه ی اطلاعات عمومی برای خوانندگان عام نیست، بلکه، دادن اطلاعاتی تخصصی در مورد موضوعات خاصی مانند دین، جامعه شناسی، یا دیگر علوم انسانی است. ارزش این منابع در آن است که نشان می دهند متخصصان رشته های تخصصی گوناگون در مورد بیخدایی چگونه می اندیشند. چنان که خواهید دید، اغلب از  آنها معنای وسیع تر بیخدایی ایفاد می شود و  و نه معنای محدود آن.

 دائرة المعارف بی باوری

Encyclopedia of Unbelief, edited by Gordon Stein 

اگر تئیسم را باور به وجود خدا بدانیم، ا-تئیسم باید به معنای "نا تئیسم" یا "بی تئیسم" باشد. در اصل، هیچ مفهوم "انکار"ی در این واژه نیست، و بیخدایان منکر وجود خدا، نادر ترین نوع بیخدایان هستند – اگر اصلاً چنین کسانی موجود باشند. واژه ی بیخدایی، به عبارت اولی، نزد بیخدایان به معنای "فقدان باور به وجود خدا یا خدیان" معنا می دهد. بیخدا کسی است که به خدا باور ندارد، یا فاقد باور به وجود خداست. اهمیت این تمایزها در آن است که وقتی فرد چیزی را به دقت تعریف نکند، نمی تواند آن را به درستی بفهمد. بیخدا نمی تواند منکر وجود چیزی شود که نمی تواند به دقت تعریفش کند، چیزی که خدا خوانده می شود.

 

واژه نامه ی جامعه شناسی بِلَک وِل

The Blackwell Dictionary of Sociology, Allan G. Johnson 

دین تئیستی: دین تئیستی مبتنی یک باور فرهنگی مشترک به وجود خدایان، الاهه ها، یا دیگر موجودات متعالی است. مونوتئیسم (تک خدا باوری) مانند مسیحیت، یهودیت و اسلام، فقط خدای واحدی را به رسمیت می شناسد، در حالی که پُلی تئیسم (چندخدا باوری) مانند هندویسم، شامل دو خدا یا بیش از آن است، که اغلب در یک سلسله مراتب قدرت قرار می گیرند. در چندخداباوری، موجود الاهی جدای از جهان انگاشته نمی شود بلکه خود جهان است، و انسان و جهان چیزی جز جلوه های آن نیستند.

 

دائرة المعارف علوم انسانی

The Encyclopaedia of the Social Sciences, edited by Edwin R. A. Seligman 

واژه ی بیخدایی در محدود ترین معنای خود به کسی اطلاق می شود که اساساً منکر وجود هرگونه خدایی است. اما در معنای وسیع تر به کسانی نیز گفته می شود که شکاک، ماتریالیست، پوزیتیویست باشند، یا همه ی کسانی که مدعا های تئیسم را نمی پذیرند – اینکه جهان توسط خالقی آفریده شده یا توسط شخصی یا اشخاصی اداره می شود که کم و بیش دارای ویژگی انسانی هوش هستند. به علاوه، از آنجا که مردم عموماً میان باور و عمل فرقی نمی گذارند، واژه ی بیخدا همچنین بر کسانی هم اطلاق می شود که در مناسک عبادی متعارف اجتماع شرکت نمی کنند. به همین خاطر رومیان یهودیان و مسیحیان اولیه را بیخدا می خواندند، چون آنها از احترامات رایج به مقدسات مستقر و مناسک عبادی امپراتوری سر باز می زدند.

 

این تعریف، که تنها بخشی از آن در اینجا نقل شده، هم معنای وسیع بیخدایی و هم معنای محدود آن را ذکر می کند؛ به علاوه، به وسیع بودن و محدودیت این معانی هم اشاره می شود. اگرچه معنای وسیع تر تنها به خدایان مشخص نسبت داده شده است، اما این خدا به معنایی نسبتاً وسیع تعبیر شده است. با این حال، این تعریف این تصور نادرست را القا می کند که پانتئیست هایی را هم که خدا و جهان را یکی می انگاراند می توان بیخدا محسوب کرد.

 

 بیخدایی 101

خانه | کتاب مرجع غیردینی | واژه نامه های قرن 19-20 | نیمه ی قرن 20 | واژه نامه های آن لاین | کتاب های مرجع | بیخدایی-تعریف آزاداندیشان | بیخدایان معاصر | بیخدایان متأخر | بیخدایی-الاهیدان

Free Web Hosting