خانه | بالا

تعریف بیخدایی نزد بیخدا های متأخرتر

(تعاریف مارتین، اسمیت، و استاین از بیخدایی)

 

مایکل مارتین: (Michael Martin)

مارتین نویسنده ی یکی از مفصل ترین و مشروح ترین کتاب های فلسفه ی بیخدایی است. او در این کتاب، با عنوان مقدمه ای فلسفی بر بیخدایی(Atheism: A Philosophical Introduction) می نویسد: 

اگر در واژه نامه به دنبال معنای atheism 'بیخدایی' بگردید، چه بسا با این تعریف مواجه شوید که بیخدایی باور به عدم وجود خداست. مسلماً بیخدایی نزد بسیاری از مردم چنین معنایی دارد. با این حال بسیاری از بیخدا ها چنین باوری [به عدم وجود خدا] ندارند، و اگر ریشه ی یونانی واژه ی بیخدایی را بکاویم، چنین معنایی از آن ایفاد نمی شود. در یونانی 'a' به معنای 'فاقد' یا 'نا-' است و 'theos' به معنای 'خدا'. پس از این جهت بیخدا صرفاً کسی است که فاقد باور به خداست، و نه لزوماً کسی که باور دارد که خدایی وجود ندارد. پس، بر اساس ریشه ی یونانی واژه، بیخدایی یک دیدگاه سلبی است که ویژگی آن فقدان باور به خداست.

  

جورج اسمیت: (George Smith)

 اسمیت نویسنده ی یکی از معروف ترین کتاب ها در مورد بیخدایی، با عنوان بیخدایی، ردّیه ای بر خدا (Atheism: The case Against God) است. او در یک سخنرانی اظهار می کند: 

بیخدایی، به تعبیر درست، صرفاً غیاب یا فقدان باور تئیستی است. به بیان دیگر، اگر پاسخ تان به پرسش "آیا شما به خدا باور دارید؟"، به هر دلیلی "نه" باشد، بیخدا محسوب می شوید. اغلب می شنوید که می گویند که بیخدا در واقع وجود خدا یا خدایان را انکار می کند. درست است؛ بسیاری از بیخدا ها چنین می کنند، اما نه همه شان. این نوع انکار آشکار وجو خدا یا خدایان زیرمجموعه ی رویکرد وسیع تری است که باید بیخدایی خوانده شود. این امر، یافتن همه ی دلایلی را که به انکار هر نوع خدایی نزد برخی بیخدا ها می انجامد بسیار دشوار می کند. 

همچنین، اسمیت در کتاب مذکور می نویسد: 

بیخدایی، در شکل اصلی خود، یک باور نیست: فقدان یک باور است. بیخدا در وحله اولی شخصی نیست که باور دارد که خدایی وجود ندارد؛ بلکه فردی است که باور ندارد که خدایی وجود دارد.

 

گوردون استاین: (Gordon Stein) 

استاین نویسنده ی پرکاری است که درباره ی بیخدایی، اومانیسم (انسانگرایی)، آزاداندیشی و فلسفه مطلب می نویسد. او در کتاب  جُنگ بیخدایی و خردگرایی (An Anthology of Atheism and Rationalism)) چنین می نویسد: 

یک الاهیدان عادی (البته استثناهایی هم وجود دارد)، واژه ی "بیخدا" را به معنای فردی استعمال می کند که منکر وجود خداست. حتی بیخدا هم قبول دارد که برخی بیخدا ها (یک اقلیت اندک) در این تعریف می خوانند. با این حال، اغلب بیخدا ها کفایت این تعریف را به چالش می کشند. در عوض، برآنند که بیخدا شخصی بدون باور به وجود خداست. این تمایزی ظریف اما مهم است. انکار چیزی به معنای آن است که شما به آن چه که می خواهند بپذیرید معرفت دارید، اما آن مفهوم خاص را انکار می کنید. فاقد باور به خدا بودن صرفاً بدین معناست که واژه ی "خدا" هیچ اهمیت یا احتمالاً معنایی نزد شما ندارد. باور به خدا عاملی در زندگی تان نیست. بیخدایی به خودی خود یک باور نیست. فقدان یک باور است.

 

 بیخدایی 101

 

خانه | کتاب مرجع غیردینی | واژه نامه های قرن 19-20 | نیمه ی قرن 20 | واژه نامه های آن لاین | کتاب های مرجع | بیخدایی-تعریف آزاداندیشان | بیخدایان معاصر | بیخدایان متأخر | بیخدایی-الاهیدان

Free Web Hosting