کتاب "لائیسیته چیست؟" > بخش پنجم

بلژیك 

بلژیك، از نظر مناسبات دولت و دین، دارای ساختاری ست كه عموماً آن را رژیمِ «جداییشناسایی» séparation-reconnaissance می نامند. دولت، از یكسو، مستقل از كلیساها ست و توافق نامه ای با واتیكان امضا نكرده و از سوی دیگر مذاهب مختلفی را به رسمیت می شناسد. این مذاهب، با ذكر سال به رسمیت شناخته شدنِ شان، عبارتند از: مذهب كاتولیك و پروتستان (در قانون اساسی 1831 یعنی یك سال پس از استقلال بلژیك)، مذهب آنگلیكَن Anglican (1835)، یهودی (1870)، اسلام (1974) و مذهب ارتودُكس orthodoxe (1985). در سال 1970، بازنگری قانون اساسی، «جمعیت های فلسفی غیر مذهبی» را به رسمیت می شناسد. پس از 1981، جریان لائیك و «خانه های لائیسیته» در شهر های بزرگ مورد شناسایی و حمایت مالی دولت قرار می گیرند.

نهادینه شدن جنبش لائیك در بلژیك در پرتو ویژگی ساختارِ اجتماعی این كشور قابل فهم می گردد. ساختاری كه از سه «ركن»  piliersكاتولیك، لیبرال و سوسیالیست تشكیل شده است، به طوری كه از «ركن بندی» pilarisation جامعه صحبت می شود. «ركن»، ساختاری ست خودكفا، هم ایدئولوژیكی و هم نهادین، به منظور سازماندهی شهروندان در حوزه های مختلف جامعه ی مدنی چون مدارس، بیمارستان ها، سندیكا ها، انجمن ها، موسسات مالی، احزاب سیاسی و غیره. تنها ركنی كه كامل است یعنی همه ی خدمات فوق را عرضه می دارد، ركن كاتولیك است. دو دیگر، یعنی لیبرالی و سوسیالیستی، تنها برخی خدمات را عرضه می كنند. جریان دیگری نیز به رسمیت شناخته شده است كه لائیك ها می باشند، اما اینان هنوز «ركنی» را تشكیل نمی دهند.

ساختار فوق ریشه در نظام سیاسی ای دارد كه پس از استقلال بلژیك با قانون اساسی 1831 مستقر می شود. استقلالی كه محصول استراتژی ائتلاف و اتحاد میان دو نیروی اصلی یعنی حزب لیبرال و كاتولیك ها بود. اما خیلی زود پس از استقلال، این اتحاد، به ویژه بر سر نظام آموزش و پرورش، از هم می پاشد. تاریخ لائیسیته در بلژیك در حقیقت تاریخ رقابت، نزاع و آشتی میان این دو نیرو ست. از یك طرف، حزب رادیكال كه خواهان ایجاد یك نظام آموزشی  لائیك و عمومی است و از طرف دیگر كلیسای كاتولیك كه تمایل به كنترل مجموعه ی سیستم آموزشی را دارد. ساختار مبتنی بر وجود «ركن های» مختلف و رژیم مبتنی بر «جدایی   شناسایی»، در حقیقت، ترجمان كشمكش میان دو نیروی كاتولیك و لائیك در بلژیك می باشد.

ركن كاتولیك در بلژیك از امتیازات قابل توجهی برخوردار است: پرداخت حقوق مقامات اداری كلیسا توسط دولت، آزادی عمل كامل مجامع مذهبی، آزادی انتشار روزنامه، تشكیل انجمن، ایجاد مدارس و دانشگاه و غیره. سیستم آموزشی كاتولیكی اساس «ركن» كاتولیكی را تشكیل می دهد كه حوزه های فراتری را در بر می گیرد: تعاونی های كارگری، بیمارستان ها، بیمه های اجتماعی، انجمن های كشاورزان، زنان، كلوپ های تفریحی، خانه های سالمندان و...

ركن لیبرال نیز از بدو تشكیل دولت مستقل بلژیك ایجاد می شود. واكنش لیبرال ها در برابر تشكیل دانشگاه كاتولیك، ایجاد دانشگاه آزاد بروكسل چون نهادی لائیك بود كه از استادان خود تعهد به «آزاد اندیشی» را می طلبید. اما بر خلاف كاتولیك ها كه سازمان های موازی خود را به وجود می آورند، لیبرال ها بیشتر از همه سعی در لائیسیزه كردن خدمات عمومی می كنند. در زمینه نظام آموزشی، طرح های آن ها با برنامه های ضد كلریكال در فرانسه در همان زمان (یعنی نیمه دوم سده ی نوزدهم)، تشابهات فراوانی داشتند. اما رفرم آموزش و پرورش آن ها در سال 1879، كه مقارن با رفرم ژول فِری Julles Ferry در فرانسه و مشابه آن است، در برابر مخالفت شدید و كارزار وسیع كلیسا با شكست مواجه می گردد. پس از این تاریخ، خانواده ی لیبرال در بلژیك نهاد های خود را به وجود می آورد اما در مجموع، «ركن» لیبرالی محدود و ناقص باقی می ماند. این ركن به طور وسیع تكیه بر نهاد های رسمی چون مدارس و بیمارستان های دولتی دارد.

ركن سوسیالیست كه از ركن لیبرال نیرومند تر است، با آغاز تكوین جنبش كارگری و سوسیالیستی بر پا می شود. این ركن، در سده ی 19، در شكل انجمن های امدادی و هم یاری كارگری ایجاد می شود. سپس، با تشكیل حزب كارگری بلژیك در سال 1885 و ایجاد تعاونی ها، سندیكاها، باشگاه های تفریحی، بیمارستان ها و غیره، بخش بزرگی از طبقه ی كارگر بلژیك توسط این ركن متشكل می گردد. به طور كلی در زمینه ی لائیسیته، دو خانواده ی لیبرالی و سوسیالیستی نظرات و برنامه های متشابهی داشته و دارند و از این رو در این مبارزه با هم ائتلاف كرده و می كنند.

سر انجام، جنبش خاصِ لائیك در آغاز سال های 1960 به رسمیت شناخته می شود. زمانی كه پیمان آموزشی ای منعقد می شود و به موجب آن، در مدارس دولتی، در كنار آموزش مذهب و به همان نسبت، اخلاق لائیك نیز تدریس می شود. اما جریان لائیك هنوز به ركن چهارم تبدیل نشده است زیرا نیروهای  لائیك با تبدیل كردن لائیسیته به هفتمین «آیین» شناخته شده از سوی دولت، اتفاق نظر ندارند.

به عنوان نتیجه گیری: ساختارِ مبتنی بر «ركن بندی» و امتیازاتی كه ركن كاتولیك در این نظام كسب كرده است، از بلژیك یك كشور نیمه لائیك می سازد.

 

 

ادامه >> كشور های پروتستان - منطق سكولاریزاسیون

 

بالای صفحه

 ( دریافت فایل پی.دی.اف )

 

آن چیست كه « لائیسیته » می نامند؟

لائیسیته و سكولاریسم: دو پدیدار و منطق متفاوت

كشور های كاتولیك - منطق لائیسیزاسیون

اسپانیا

ایتالیا 

پرتغال 

بلژیك 

 

كشور های پروتستان - منطق سكولاریزاسیون

 

انگلستان 

دانمارك

 

كشور های چند مذهبی

هلند 

آلمان 

 

كشور هایی كه با مساله ی ملی رو به رو بوده اند

ایرلند 

یونان 

 

جمع بندی و کتاب نامه

 

 

 

 

 

"لائیسیته" و "سکولاریسم"، نقدی بر نظریه پردازی های ایرانی

 

 

 

 

 

 

 

 

Free Web Hosting