کتاب "لائیسیته چیست؟" > بخش پنجم | |
كشور های چند مذهبی
هلند در هلند، دو مذهب اصلی وجود دارند: كلیسای رِفُرمه ( یا كالوینیست) و كلیسای كاتولیك كه در اقلیت است ولی كمیت بزرگی را تشكیل می دهد. از این روست كه ما با وضعیتِ كشوری چند- مذهبی pluriconfessionnel رو به رو هستیم. كالوینیسم، تا اواخر سده ی هجدهم، «مذهب رسمی» كشور شناخته شده بود. اما در پی انقلاب فرانسه و دخالت مستقیم این كشور در ایالات متحده (هلند كنونی)، «كلیسای رسمی» ملغی می شود و «جدایی دولت و كلیسا» در سال 1798 اعلام می گردد. با این همه، در سده ی نوزدهم، پیوند دولت با كلیسای كالوینیست هم چنان حفظ می شود. قانون اساسی سال 1848، در فصلی تحت عنوان "در باره ی مذهب"، مناسبات دولت و كلیساها را تعیین می كند. در سال 1983، در یك بازنگری قانون اساسی، فصل مذكور تماماً حذف می گردد و تنها به ذكر آزادی های مذهبی اكتفا می شود: "هر كس حق تظاهرِ آزادانه ی مذهب یا عقاید خود را چه به صورت فردی و چه جمعی دارد." (ماده 6). یك سال پیش از اصلاح قانون اساسی، كمك های مالی دولت به كلیساهای پروتستان، كاتولیك و جامعه ی یهودیان، كه شامل پرداخت حقوق به روحانیون و تامین بودجه اداری كلیسا می گردید، قطع می شوند. از آن پس، كلیسا به عنوان شخصیت اخلاقی برخوردار از حقوق خصوصی به رسمیت شناخته می شود و در نتیجه استقلال اقتصادی خود را به دست می آورد. دولت هلند، بر خلاف آن چه كه در آلمان انجام می پذیرد، متوسل به اخذ «مالیات مذهبی» برای تامین مخارج كلیسا نمی گردد. با این همه، دولت یارانه ای برای فعالیت موسسات اجتماعی كلیساها اختصاص می دهد. از این نقطه نظر، «جدایی دولت و كلیساها» در هلند با این كه تا اندازه ای واقعی است اما كامل نیست. به ویژه آن كه دولت هلند بخشی از تكالیف اجتماعی خود را به نهادهای كلیسایی محول كرده است، از جمله در زمینه ی آموزش و پرورش. از سال 1917، نظام آموزشی هلند، بر اساس برابری بخش عمومی و بخش خصوصی كه هفتاد در صد آن در دست كلیسا ها (و عمدتاً كلیسای كاتولیك) است، تعیین می گردد. دولت بودجه ی مدارس ابتدایی خصوصی را كاملاً و هزینه ی مدارس خصوصی در سطح متوسطه و عالی و حتی دانشگاه های كاتولیك و پروتستان را بخشاً تامین می كند. استقرار چنین نظام دو گانه ای، در حقیقت، به معنای شكست لیبرال های لائیكی بود كه در ابتدا از یك سیستم بزرگِ آموزشِ همگانی، عمومی و لائیك و جامعه ای متشكل از «اشخاص حقیقی» صرف نظر از تعلقات مذهبی و فلسفی شان، جانبداری می كردند ولی سر انجام به نظمِ «دو نوع مدرسه» در سیستم آموزشی و «ركن بندی» جامعه می گرایند. در هلند، از اوایل دهه ی 1920، هم چنان كه در بلژیك نیز مشاهده كردیم، نظامِ مبتنی بر «اركان» piliers نهادینه می شود. این ساختارِ اجتماعی ویژه، كه به صورت انعطاف ناپذیری تا سال های 1960 دوام می آورد و پس از آن دچار تزلزل و بحران می شود، از سه ركن پروتستان، كاتولیك و بشر دوست (اومانیست) كه جریان های فكری اصلی هلند می باشند، تشكیل می گردد. هر یك از ركن های نام برده نهاد های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود را داشتند: احزاب سیاسی، سندیكاها، بنیاد های خیریه، بیمارستان ها، مدارس، دانشگاه ها، انجمن های فرهنگی، رسانه های خبری چون روزنامه، مجله، رادیو، تلویزیون و غیره. این «ركن ها» در فعالیت های اجتماعی شان از كمك های مالی دولت نیز برخوردار بودند. ركن كاتولیك، از ابتدا، هم كامل ترین و منسجم ترین ركن و هم دارای عایقی بیشتر از دیگر اركان بود. ركن پروتستان، به دلیل اختلاف های درونی بین «میانه رو ها» و «سنتی ها» كه رای پروتستان ها را داشتند، از انسجام كمتری برخوردار بود. ركن اومانیست شامل هم پروتستان هایی می گردید كه خود را در ركن پروتستان باز نمی شناختند و هم بیش از پیش آزاداندیشان را در بر می گرفت . این ركن در واقع از دو بخش مجزای لیبرالی و سوسیالیستی تشكیل می شد: این دو در مقایسه با ركن های كاتولیك و پروتستان ناقص و محدود بودند و ركن لیبرال حتی از خود مدرسه ای نداشت. «ركن بندی» جامعه ی هلندی با آن كه تشابهات زیادی با ساختار جامعه ی بلژیكی داشت، اما از منطق متفاوتی ناشی می گردید. در بلژیك، نظام مبتنی بر «اركان» در فرایند مبارزاتی كه حداقل تا سال های 1960 میان لائیسیته و كلیسا ادامه دارند، تكوین و تثبیت می شود. حال آن كه «ركن بندی» جامعه ی هلندی حاصل نظمِ صلح آمیزی بود كه در سده ی نوزده میان جناح های مختلف بر مبنای پذیرش تقسیمات مذهبی و ضرورت «سازش» و «مذاكره»، برقرار می شود. اما همان طور كه اشاره كردیم، سیستم «ركن بندی» هلندی، پس از دهه ی شصتِ قرن بیستم، در اثر مدرنیزاسیون اقتصادی، توسعه ی دولت رفاه و دِگَرِش mutation در ارزش ها و آداب و رسومی كه جوامع غربی و از جمله و بطور ویژه جامعه ی هلندی را دگرگون می سازند، شدیداً متزلزل می شود. از این پس ما با حركتی معكوس در جهت «ركن زدایی» یا «جدار زدایی» از جامعه رو به رو هستیم كه ازدواج های «مختلط» یكی از تبلورات آن هستند. در میان تمام كشور های اروپایی، هلند بیشترین میزان افرادی را دارد كه خود را «بدون مذهب» معرفی می كنند، یعنی تقریباً 50% جمعیت.
ادامه >> آلمان
|
آن چیست كه « لائیسیته » می نامند؟ لائیسیته و سكولاریسم: دو پدیدار و منطق متفاوت كشور های كاتولیك - منطق لائیسیزاسیون
كشور های پروتستان - منطق سكولاریزاسیون
كشور های چند مذهبی هلند
كشور هایی كه با مساله ی ملی رو به رو بوده اند
"لائیسیته" و "سکولاریسم"، نقدی بر نظریه پردازی های ایرانی
|