خانه | بالا

کتاب پندار خدا > فصل سوم > برهان های بایسی

(دریافت فایل پی دی اف کتاب)

برهان های بایِسی

فکر می کنم غریب ترین تلاش هایی که برای اثبات وجود خدا شده، برهان بایِسی[1] است که اخیراً استفان آنوین در کتاب احتمال وجود خدا[2] پیش نهاده است. من ابتدا تردید داشتم که این برهان را ، که ضعیف ترین و کم ارج ترین برهان نزد قدما است، ذکر کنم. اما کتاب آنوین پس از انتشار به سال 2003 توجه رسانه ای فراوانی به خود جلب کرد، و مجال گرد هم آمدن برخی رویه های تبیینی را فراهم کرد. من قدری با مقاصد او همدلی داشتم، چون همان طور که در فصل 2 گفتم، معتقدم که وجود خدا یک فرضیه ی علمی است که، دست کم اصولاً، قابل بررسی می باشد. همچنین تلاش دون کیشوت وار آنوین جهت تعیین رقم احتمال وجود خدا کاملاً سرگرم کننده است.

 

عنوان فرعی کتاب، محاسبه ی ساده ای که حقیقت غائی را ثابت می کند، همه ی نشانگان کتاب بعدی ناشر را دارد، چرا که چنین اعتماد متکبرانه ای در متن آنوین یافت نمی شود. بهتر است این کتاب را نوعی "راهنمای کاربردی" محسوب کنیم، قسمی اعمال  قضیه ی مقادیر گنگِ بایِس برای  یک بررسی موردی بی مایه. آنوین می توانست معادلاً برای توضیح قضیه ی بایِس مورد یک قاتل فرضی را مثال بزند. بازرس  شواهد را مرتب می کند. اثر انگشت روی تپانچه نشان از خانم پیکاک دارد. این ظنّ را با یک کمیّت احتمالاتی به او نسبت دهیم. با این حال، پرفسور پلوم هم  انگیزه ای برای مقصر جلوه دادن این خانم دارد. پس احتمال مظنون بودن خانم پیکاک را قدری کاهش دهیم. طبق نظر کارشناس قضائی، هفتاد درصد احتمال دارد که تپانچه از فاصله ی دور به دقت شلیک شده باشد، و این نشانگر مظنونی است که آموزش نظامی دیده است. پس مقداری برای احتمال ظنّ مان به کلنل موستارد نسبت دهیم. اما عالیجناب گرین بیشترین انگیزه را برای قتل داشته است§ پس تخمین عددی مان از احتمال مظنونیت او را افزایش دهیم. اما آن موی بلند طلایی روی ژاکت قربانی می تواند موی خانم اسکارلت باشد... و الی آخر. ترکیبی از احتمالات کم و بیش سوبژکتیو در ذهن بازرس غلیان می کند، و او را به نتیجه گیری های گوناگون می کشاند. اما فرض بر این است که قضیه ی بایِس در نتیجه گیری نهایی به او کمک می کند. این قضیه موتوری ریاضی برای ترکیب احتمالات تخمینی گوناگون و رسیدن به حکمی نهایی است، که تخمین احتمالاتی کمّی خاص خود را دارد. البته درستی تخمین نهایی هم  فقط می تواند به درستی ارقام ورودی باشد.  این ورودی ها معمولاً در معرض داوری سوبژکتیو اند، با تمام تردیدهایی است که ناگزیر از آن ناشی می شود. اصل GIGO (آشغال بدهی، آشغال تحویل می گیری)* در اینجا هم برقرار است – و در مورد مثال آنوین از احتمال وجود خدا، "برقرار است" واژه ی بسیار ملایمی است.

 

آنوین یک مشاور مدیریت ریسک است که ، در مقابل شیوه های احتمالاتی رقیب، عَلَم  استنتاج بایسی را بر افراشته است. او کاربرد قضیه ی بایِس را، نه در مورد یافتن قاتل، بلکه درباره ی عظیم ترین نمونه ی آزمون، که وجود خدا باشد، اعمال می کند. روش او این است که با عدم اطمینان کامل آغاز می کند، یعنی ابتدا به وجود و عدم وجود خدا کمیت 50 درصد نسبت می دهد. سپس او شش فکت را در نظر می گیرد که ممکن است به مسئله مربوط باشند، و به هر یک ضریبی عددی نسبت می دهد و این شش رقم را به موتور قضیه ی بایس می خوراند تا ببیند این موتور چه رقمی بیرون می دهد. مشکل اینجاست که ( باز تکرار کنم) شش ضریب داده شده، کمیت هایی اندازه گیری شده نیستند، بلکه داوری شخصی خود استفان آنوین می باشند، که برای حل قضیه شکل عددی به خود گرفته اند. این شش فکت از این قرارند:

 

  1. همه ی ما درکی از خیر داریم.
  2. مردم کارهای شرمی کنند ( هیتلر، استالین، صدام حسین).
  3. طبیعت کارهای شر می کند ( زلزله ها، سونامی ها، طوفان ها).
  4. شاید معجزات کوچکی رخ دهند (من کلیدم را گم می کنم و دوباره پیدایش می کنم).
  5. شاید معجزات بزرگی رخ دهند ( ممکن است عیسی پس از مرگ زنده شده باشد).
  6. مردم تجارب دینی دارند.

  بالای صفحه

 پس از یک مسابقه ی پر سروصدای بایسی، که در در آن خدا جلو می افتد، بعد عقب می ماند، بعد سخت تقلا می کند تا به حد نصاب  50 درصدی که از آن آغاز کرده برسد، سرانجام خدا موفق می شود، به لطف تخمین های آنوین، به 67 درصد احتمال وجود دست یابد. حال، بماند که این مسابقه چه ارزشی دارد ( به نظر من که هیچ). سپس آنوین تصمیم می گیرد که احتمال بایِسی 67 درصد وجود به قدر کافی زیاد نیست، پس گام عجیبی برمی دارد تا با تزریق فوری "ایمان"، این احتمال را دوپینگ کند و به 95 درصد برساند.  این به یک شوخی می ماند، اما او واقعا ًهمین کار را می کند. کاش می توانستم بگویم که او چطور این مقادیر را توجیه می کند، اما در واقع هیچ توجیهی در کار نیست. من در جای دیگر هم این ترّهات را شنیده ام. یک بار هنگامی که دانشمندان دینداری را که اتفاقاً آدم های باهوشی هم بودند به چالش می گرفتم تا باورشان به خدا را توجیه کنند، با وجود پذیرش این که هیچ شاهدی بر وجود خدا نیست، باز می گفتند: "قبول دارم که هیچ شاهدی نیست. اما به همین دلیل است که این باور را "ایمان" می خوانند ( واین جمله ی اخیر را با اعتقادی طلبکارانه بیان می کردند، نه با پوزش یا شرمندگی ).

 

شگفت آنکه، فهرست شش گزاره ی آنوین، نه برهان صُنع را شامل می شود، و نه هیچ یک از باقی پنج "اثبات " آکوئیناس را، و نه برهان های گوناگون هستی شناختی را. او هیچ  علاقه ای به این برهان ها ندارد: آنها حتی یک نمه هم تخمین عددی احتمال وجود خدا را نمی افزایند. او این برهان را مطرح می کند و مثل یک احتمالات دان خوب، همه را عبث می شمارد. فکر می کنم این بخش اثرش ارزنده است، هرچند دلیل او برای رد برهان صٌنع با دلیل من فرق دارد.  اما به نظرم برهان هایی هم که او تدریجاً اذن دخول شان را به دالان بایسی می دهد، همان قدر ضعیف هستند. مقصودم فقط این است که ضرایبی که آنوین به طریق سوبژکتیو وضع می کند، با ضرایبی که من وضع می کنم فرق دارند. بالآخره، داوری های سوبژکتیو برای کی اهمیت دارند؟ به نظر آنوین، این فکت که ما حسی از خوبی و بدی داریم  کاملاً حامی وجود خداست، درحالی که من اصلاً نمی فهمم چرا این فکت باید ما را از موضع نخستین مان در قبال خدا جابجا کند و به این یا آن سو بکشاند. در فصل های 6 و 7 کتاب نشان می دهم که حس خوبی و بدی داشتن هیچ دلیلی معتبری نیست که خوبی و بدی ارتباط  آشکاری با وجود الاهیتی فراطبیعی داشته باشد. درست مانند توانایی مان در لذت بردن از یک کوارتت بتهوون، حس ما ازخوبی نیز در صورت وجود یا عدم وجود خدا همین طور دست نخورده می ماند.

 

از سوی دیگر، به نظر آنوین، وجود شر، و به ویژه بلایای طبیعی مثل زمین لرزه و سونامی، به شدت خلاف احتمال وجود خدا هستند. در این مورد، داوری آنوین متفاوت با من اما همنوا با نظر بسیاری از متألهان ناراحت است. "دادباوری"[3] (یعنی تبرئه ی مشیت الاهی در قبال  وجود شر) خواب  را از چشم متألهان می رباید. کتاب مرجع فلسفه ی آکسفورد[4]، که مرجع بسیار معتبری است، مسئله ی شر را "توانمندترین ایراد به خداباوری سنتی" می خواند. اما این ایراد فقط متوجه وجود یک خدای خوب است. خوبی جزء تعریف فرضیه ی خدا نیست، بلکه فقط یک ضمیمه ی مطلوب بدان است.

 

مسلماً کسانی از سلک متألهان غالباً در تمییز آنچه که صادق است و آنچه که دوست دارند صادق باشد، دچار ناتوانی مضمن هستند. اما برای یک مؤمن پیشرفته تر که به قسمی هوش فراطبیعی اعتقاد دارد، حل و فصل مسئله ی شر، به سادگی آب خوردن است. فقط کافیست خدا را بدنهاد فرض کنید  – مثل خدایی که در هر صفحه  از عهد قدیم  می خرامد. یا اگر چنین خدایی را دوست ندارید، خدای جداگانه ی اختراع کنید، و او را شیطان بنامید، و نبرد او با خدای خوب را عامل رنج موجد در جهان بشمارید. یا  فرض کنید که خدا نسبت به رنج بشر بی اعتناست. یا – به عنوان یک راه حل پیشرفته تر – خدایی را فرض بگیرید که دغدغه هایی مهم تر از مصائب بشری دارد. یا خدایی که به رنج بشر بی اعتنا نیست، اما این رنج را بهایی می داند که بشر باید بپردازد تا از اراده ی آزاد در جهانی منظم و قانونمند برخوردار باشد. هر یک از این بهانه ها خریدارانی نزد متألهان دارد.

  بالای صفحه

به این دلایل، اگر قرار بود من تمرین بایسی آنوین را تکرار کنم، نه مسئله ی شر مرا از فرض احتمال صفر (در مورد آنوین 50 درصد) تکان می داد و نه ملاحظات اخلاقی. اما نمی خواهم بر سر این نکته بحث کنم، چون هیچ جاذبه ای در مجادله برسر عقاید شخصی نمی یابم، چه نظر آنوین و چه نظر خودم.

 

برهانی که بسیار قوی تری است، و بستگی به داوری شخصی هم  ندارد، برهان نامحتملی است. این برهان به طرز چشمگیری می تواند ما را از لاادری گری 50 درصدی حرکت دهد، و بسی به دور از حد خداباوری مورد نظر بسیاری از مؤمنان، و بسی به سوی حد بیخدایی مورد نظر من بکشاند. تاکنون چندین بار به این برهان اشاره کرده ام. کل این برهان را می توان در این پرسش آشنا خلاصه کرد که: " کی خدا را ساخته است؟" بسیاری از مردم اندیشمند این پرسش را نزد خود کشف کرده اند. فرض یک خدای طراح نمی تواند پیچیدگی سازمان یافته را تبیین کند زیرا خدایی که بتواند چیزی را طراحی کند باید خودش به قدر کافی پیچیده باشد که به نوبه ی خود محتاج قسمی تبیین باشد. خدا ما را به دور باطلی می کشاند که خود نمی تواند ما را از آن برهاند. چنان که در فصل بعد نشان خواهم داد، این برهان، گرچه ازحیث فنی عدم وجود خدا را ثابت نمی کند، اما معلوم می کند که وجود او حقیقتاً بسیار بسیار نامحتمل است.

  بالای صفحه

 ادامه >>  چرا به احتمال قریب به یقین خدایی نیست


 

[1] . Bayesian Argument

[2] . The Probability of God, Stephen Unwin

§ عالیجناب گرین نام شخصیتی در برخی بازیهای روی تخته (کلودو) است که در بریتانیا ( که محل ابداع  بازی است)، استرالیا، نیوزلند، هند و دیگر کشورهای انگلیسی زبان به جز آمریکای شمالی به همین نام شناخته می شود. جالب اینکه در آمریکا نام این شخصیت به آقای گرین تغییر یافته است. قضیه از چه قرار است؟

* Garbage in, Garbage Out

[3] . Theodicy

[4] . Oxford Companion to Philosophy

 

فهرست

- احترام سزاوار

- احترام ناسزاوار

- چندخداباوری

- تک خداباوری

- سکولاریسم، بنیان گذاران آمریکا و دین

- فقر لاادری گری

- نوما

- آزمایش بزرگ دعا

- مکتب تکامل گرایی نویل چمبرلین

- مردان کوچک سبز رنگ

 

  • فصل 3 ( برهان های وجود خدا)

- "اثبات" های توماس آکوئیناس

- برهان هستی شناختی

- برهان زیبایی شناختی

- برهان "تجارب" شخصی

- برهان کتاب مقدس

- برهان دانشمندان برجسته ی دیندار

- قمارباز پاسکال

- برهان های بایِسی

 

  • فصل 4 ( چرا به احتمال قریب به یقین خدایی نیست)

- بوئینگ 747 غائی

- انتخاب طبیعی به سان یک آگاهی-فزا

- پیچیدگی فرونکاستنی

- پرستش شکاف ها

- روایت سیاره ای اصل آنتروپیک

- روایت کیهانشناختی اصل آنتروپیک

- میان پرده ای در کمبریج

 

  • فصل 5 ( ریشه های دین)

- حُکم داروینی

- فواید مستقیم دین

- انتخاب گروهی

- دین به سان محصول فرعی چیزی دیگر

- مفتون روانی دین

- نرم و آهسته بیا، مبادا مِم هایم را لگد کنی

- بارپَرَستی

 

  • فصل 6 ( ریشه های اخلاق)

- چرا ما خوب هستیم؟

- آیا وجدان ما منشاء داروینی دارد؟

- یک بررسی مورد ی درباره ی ریشه های اخلاقیات

- اگر خدایی نیست، چرا خوب باشیم؟

 

- زایتگایست اخلاقی

- درباره ی هیتلر و استالین چه می گویید؟ آیا آنها بیخدا نبودند؟  

 

  • فصل 8 (دین چه اشکالی دارد؟)

- دین چه اشکالی دارد؟

- بنیادگرایی و انهدام علم

- نیمه ی پنهان مطلق گرایی

- دین و همجنس گرایی

- دین و قداست حیات بشر

- مغالطه ی بزرگ بتهوون

- چگونه دین "میانه رو" کوته فکری به بار می آورد؟

 

  • فصل 9 (کودکی، سوءاستفاده و رهایی از دین)

- حکایت ربودن  ادگاردو مورتارا

- سوء استفاده ی جسمی و ذهنی

- در دفاع از کودکان

- باز هم آگاهی فزایی

- آموزش دینی به عنوان میراث ادبی

 

 

  • فصل 10 (یک خلاء چشمگیر؟)

- سرسخن

- بینکر، دوست خیالی

- تسلی

- شهود

- مادر همه ی برقع ها

برگ های مربوط

 

مقالاتی از ریچارد داوکینز

 

 

 

 

 

 

 

 

خانه | بالا

 

 

 

 

 

Free Web Hosting