خانه | بالا

کتاب پندار خدا > فصل پنجم > ریشه های دین > انتخاب گروهی

(دریافت فایل پی دی اف کتاب)

انتخاب گروهی

برخی تبیین های غائی دین، به نظریه های "انتخاب گروهی" راه می برند – یا چنین خوانده می شوند. انتخاب گروهی[1] ، این ایده ی مناقشه برانگیز است که انتخاب طبیعی از میان گونه ها یا گروه ها ی افراد دست به گزینش می زند. به نظر کالین رِنفرو، باستان شناس کمبریجی، مسیحیت به مدد قسمی انتخاب گروهی باقی مانده است چون مسیحیت ایده ی وفادارای درونگروهی و عشق برادرانه ی درونگروهی را تقویت می کند، و به مؤمنان کمک می کند تا به بهای زوال گروه های کمتر دیندار، پیروز شوند. دی. اس. ویلسون آمریکایی، مرجع دیگر نظریه ی انتخاب گروهی، جداگانه به  ایده ی مشابهی رسیده و آن را در کتاب کاتدرال داروین[2] به تفصیل شرح داده است.

 

در اینجا مثالی می زنیم تا نشان دهیم که یک نظریه ی انتخاب گروهی دین چگونه می نماید: فرض کنید قبیله ای معتقد به ربّ النوع جنگجوی "خدای نبردها" باشد. این قبیله با قبایل رقیب در جنگ است. قبایل رقیب یا اصلاً خدایی ندارند یا خدایان شان حامی صلح و صفا هستند. جنگجویانی که متعصبانه معتقد باشند که اگر در نبرد کشته شوند خدایشان مستقیماً آنها را به بهشت گسیل می کند، دلیرانه می جنگند، و مشتاقانه جانفشانی می کنند. پس قبایل مؤمن  به این دین در نبرد با قبایل دیگر بخت بیشتری برای پیروزی، غارت اموال و احشام قبایل شکست خورده، و به کنیزی بردن زنان قبایل مغلوب دارند. قبایل موفق، بذر اعتقاد خود را در دل مغلوبان می کارند و آنان را به کیش خویش در می آورند و آن قبایل دیگر هم به همین سیاق کیش دیگران را عوض می کنند، تا اینکه سرانجام همه ی قبایل پرستنده ی خدای قبیله ی واحدی شوند. ایده ی انتخاب گروهی دین، مانند وضع زنبورهایی است که تخم خود را در کندوهای دیگر می کارند. این ایده ی نامحتملی نیست. ناپلئون شانیونِ مردم شناس، در پژوهش مشهور خود درباره ی "مردمان شرزه"، درست همین فرآیند تلاشی دهکده ها را در میان یانوماموهای ساکن جنگل های آمریکای جنوبی نشان داده است. 

 

شانیون طرفدار نظریه ی انتخاب گروهی نیست؛ من هم نیستم. ایرادهای سهمگینی بر این نظریه وارد است. من به عنوان حریفی در این مناقشه، باید مراقب باشم که توسن خیالم سرکشی نکند و از مسیر اصلی این کتاب دور نیفتم. برخی زیست شناسان انتخاب گروهی حقیقی را، که در مثال خدای نبردها شرح دادم، با آنچه که خود انتخاب گروهی می خوانند، خلط می کنند. اما با نظر دقیق تر می توان دید که مقصود آنان از انتخاب گروهی، یا انتخاب خویشاوندی[3] است، یا دگردوستی دوجانبه[4]  (فصل 6 را ببینید).

 

کسانی هم که نظر خوشی به انتخاب گروهی ندارند، می پذیرند که این پدیده اصولاً شدنی است. پرسش این است که آیا این پدیده یک نیروی مهم در تکامل است یا نه. شاید اگر تبین توسط انتخاب گروهی را در سطوح پایین تر ملاحظه کنیم – مانند وقتی که برای تبیین فداکاری به انتخاب گروهی متوسل می شویم –استوارتر و پذیرفتنی تر نماید. تصور کنید که در لشکر آن قبیله ی فرضی ما، که همگی شهادتطلب و شیفته ی کسب ثواب اخروی اند جنگجوی خودپسندی باشد که فقط اندکی کمتر از بقیه مشتاق پیروزی به بهای فدا کردن جان شیرین است. به طور متوسط، شهادت هر یک از رزمندگان سپاه به این جنگجوی خودپسند بیشتر فایده می رساند تا به از خود آنان، چون آنان زنده نمی مانند تا از مواهب اینجهانی شهادت خود بهرمند شوند. پس بخت تولیدمثل این جنگجوی خودپسند بیش از رزمندگان مخلص تر است، و ژن های پرهیز از شهادت او، بخت بیشتری برای انتقال به نسل بعدی دارند. بنابراین تمایل به شهادت در نسل های بعدی کاهش می یابد.

  بالای صفحه

این یک مثال خیلی ساده شده بود، اما یک مشکل همیشگی نظریه های انتخاب گروهی را نشان می دهد. در مورد فداکاری،  نظریه های انتخاب گروهی همواره معروض براندازی از درون هستند. تولیدمثل و مرگ افراد همیشه تندتر و با بسامدی بیشتر از انقراض و تلاشی گروه ها رخ می دهد. می توان مدل هایی ریاضی طرح کرد که شرایط ویژه ای را شبیه سازی کنند که در آن انتخاب طبیعی گروهی امکان پذیر است. اما این شرایط ویژه که در آنها انتخاب گروهی می تواند از لحاظ تکاملی  عاملی قوی باشد اغلب سرشتی غیرواقعگرایانه دارند. با این حال می توان احتجاج کرد که دین در میان قبایل انسانی این شرایط ویژه را که در دیگر مواقع غیرواقعگرایانه اند، فراهم می آورد. این خط جالبی برای نظریه پردازی است اما من در اینجا آن را بیشتر پی نمی گیرم و تنها به بیان این نکته بسنده می کنم که خود داروین هم، گرچه معمولاً مدافع ثابت قدم انتخاب در سطح اندامه های منفرد بود، اما در بحث از قبایل انسانی بیشتر از همیشه به ایده ی انتخاب گروهی نزدیک شد:

 

هنگامی که دو قبیله از انسان های بدوی که در منطقه ی واحدی زندگی می کنند با هم به رقابت بپردازند اگر یکی از آن دو قبیله ( به فرض برابری سایر شرایط) تعداد بیشتری اعضای شجاع، همدل و معتقد داشته باشد که همیشه در هنگام خطر آماده ی هشدار دادن به همگنان شان و دفاع از همدیگر باشند بی شک امرش بهتر پیش می رود و بر دیگران غلبه می کند... مردمان خودخواه و مرافعه گر همبستگی ندارند، و بدون همبستگی، هیچ کاری پیش نمی رود.  قبیله ای که خصال فوق را به اعلا درجه داشته باشد، کارش بهتر پیش می رود و بر دیگر قبایل فائق می آید؛ اما با نظر به کل تاریخ، می بینیم که با  گذر زمان، این قبیله هم به نوبه ی خود مغلوب قبیله ی دیگری می شود که اعضایش وفاداری گروهی بیشتری دارند.  [78]

 

برای خرسندی زیست شناس متخصصی که این مطلب را می خواند، باید بیفزایم که ایده ی داروین صراحتاً انتخاب گروهی به این معنا نبود که گروه های پیروز تخم خود را در گروه های مغلوب می پاشند، چنان که بتوان بسامد این تخم پراکنی را در فرا-جمعیت گروه ها شمرد. اشاره ی داروین به قبایلی است که به سبب همکاری دگرخواهانه در میان اعضا، جمعیت افرادشان فزونی می یابد. مدل داروین مانند مدل افزایش شمار سنجاب های خاکستری در بریتانیا، به بهای کاهش سنجاب های قرمز است: مقصود او یک جایگزینی اکولوژیک است نه انتخاب گروهی واقعی.

  بالای صفحه

 

ادامه >>           دین به سان محصول فرعی چیزی دیگر


 

[1] . group selection

[2] . Darwin’s Cathedral, D.S. Wilson

[3] . keen selection

[4] . reciprocal altruism

 

فهرست

- احترام سزاوار

- احترام ناسزاوار

- چندخداباوری

- تک خداباوری

- سکولاریسم، بنیان گذاران آمریکا و دین

- فقر لاادری گری

- نوما

- آزمایش بزرگ دعا

- مکتب تکامل گرایی نویل چمبرلین

- مردان کوچک سبز رنگ

 

  • فصل 3 ( برهان های وجود خدا)

- "اثبات" های توماس آکوئیناس

- برهان هستی شناختی

- برهان زیبایی شناختی

- برهان "تجارب" شخصی

- برهان کتاب مقدس

- برهان دانشمندان برجسته ی دیندار

- قمارباز پاسکال

- برهان های بایِسی

 

  • فصل 4 ( چرا به احتمال قریب به یقین خدایی نیست)

- بوئینگ 747 غائی

- انتخاب طبیعی به سان یک آگاهی-فزا

- پیچیدگی فرونکاستنی

- پرستش شکاف ها

- روایت سیاره ای اصل آنتروپیک

- روایت کیهانشناختی اصل آنتروپیک

- میان پرده ای در کمبریج

 

  • فصل 5 ( ریشه های دین)

- حُکم داروینی

- فواید مستقیم دین

- انتخاب گروهی

- دین به سان محصول فرعی چیزی دیگر

- مفتون روانی دین

- نرم و آهسته بیا، مبادا مِم هایم را لگد کنی

- بارپَرَستی

 

  • فصل 6 ( ریشه های اخلاق)

- چرا ما خوب هستیم؟

- آیا وجدان ما منشاء داروینی دارد؟

- یک بررسی مورد ی درباره ی ریشه های اخلاقیات

- اگر خدایی نیست، چرا خوب باشیم؟

 

- زایتگایست اخلاقی

- درباره ی هیتلر و استالین چه می گویید؟ آیا آنها بیخدا نبودند؟  

 

  • فصل 8  (دین چه اشکالی دارد؟)

- دین چه اشکالی دارد؟

- بنیادگرایی و انهدام علم

- نیمه ی پنهان مطلق گرایی

- دین و همجنس گرایی

- دین و قداست حیات بشر

- مغالطه ی بزرگ بتهوون

- چگونه دین "میانه رو" کوته فکری به بار می آورد؟

  • فصل 9 (کودکی، سوءاستفاده و رهایی از دین)

- حکایت ربودن  ادگاردو مورتارا

- سوء استفاده ی جسمی و ذهنی

- در دفاع از کودکان

- باز هم آگاهی فزایی

- آموزش دینی به عنوان میراث ادبی

 

  •  

  • فصل 10 (یک خلاء چشمگیر؟)

- سرسخن

- بینکر، دوست خیالی

- تسلی

- شهود

- مادر همه ی برقع ها

برگ های مربوط

 

مقالاتی از ریچارد داوکینز

 

 

 

 

 

 

 

 

خانه | بالا

Free Web Hosting